۱۳۸۹ خرداد ۱۰, دوشنبه

تنهایی...

انگار همیشه یین ویانگ باید با هم باشن...انگار نمیشه از هم جداشون کرد
هر چند کلی گذشته ولی هنوز هم هدیه تولد میگیرم...
در روزهایی که پر از جداییه..در عین وصال و رسیدن.. یه هدیه از یه دوست گرفتم با یه متن عجیب و زیبا..
بنویسید..گاهی از خود هدیه هم زیباتره..
این متن هدیه سیحون به من بود:
یه شب ،که با همه شبهای دنیا فرق میکرد،با خودم گفتم:کاش پیش یه ستاره ته ته آسمون یه کویر باشم...
بهش میگم خوش به حالت ...
باور کن این حرف عجیب من ،حتی پلکای ستاره رو که به یه جا خیره بود تکون نداد!
ستاره گفت:
یه جایی ،ته ته آسمون ،روی یه کره خاکی ،که پر ملخ های جور واجور و خوشگله ،یه نفر ته ته تنهایی ،توی همون شبی که فرق میکنه ،با خودش فکر میکنه،
که چقدر ،چقدر تنهاست!
میدونی منو ستاره کوچولو یهو باهم داد زدیم چی گفتیم؟!
کور خوندی!
کورخوندی صدیق!

۱۳۸۹ خرداد ۴, سه‌شنبه

دمی با حافظ

این روزا...
ولش کن، بذار اینبار حافظ حرف بزنه..:

گر زمسجد بخرابات شدم خرده مگیر

مجلس وعظ دراز است و زمان خواهد شد
ای دل ار عشرت امروز به فردا فکنی

مایه نقد بقا را که ضمان خواهد شد
ماه شعبان منه ازدست قدح کاین خورشید

از نظر تا شب عید رمضان خواهد شد
گل عزیز است غنیمت شمریدش صحبت

که به باغ آمد از این راه و از آن خواهد شد

۱۳۸۹ خرداد ۲, یکشنبه

همه روزهای بعد عید...

سلام
این همه مدت blogspot فیلتر بود و من نمیتونستم چیزی بنویسم...فک میکنم معمولی باشه،نه؟!
بعد عید کلا بهتر بود.هر چند که اکثر دوستانم بعد از عید اصرار داشتن (و دارند؟!) که من یه تغییراتی کردم اما به هر صورت من خوبم .
نشد بنویسم . مثلا از اون روز زیبایی که زد به سرمون و رفتیم آرامستان بهشت رضا واز بین بچه ها فقط من اولین بارم بود..چقدر آروم بود.و بعد بارون گرفت،فقط به خاطر ما و ما رفتیم بام ایلام و کلی اونجا زیر بارون فریاد زدیم!به احتمال خیلی قوی تو ایلام ما تنها دخترایی باشیم که این کارو کردیم!( وبعد از اون فریادها من آروم شدم؟!)
بعد عید رصد گذاشتیم..
بعد عید از هم پاشیدیم...
بعد عید فضای شاد طراحی کردیم..(تونستیم؟!)
بعد عید رفتیم تهران..شمس العماره،نیاوران،سعدآباد..
بعد عید رفتم زعفرانیه ،پیش پدرم...(ممنونم پدر،به خاطرتمام چیزهایی که بهم یاد دادی..به خاطر همه چیز..)
بعد عید تولدم بود..
آره ...همین سه روز پیش.تولد خوبی بود.هرچند جای بعضی رفقا خالی بود اما خوش گذشت.واااو! 21سالم شد!
بعد عید..
اصلا عیدو ولش کن!
اردیبهشت و خردادو بچسب! من عاشقشونم.بخصوص اردیبهشت!