۱۳۸۸ آذر ۱۷, سه‌شنبه

جهان هولوگرافیک...

تابستون که این کتابو خوندم یادمه آخراش حین خوندن کتاب آنچنان ابراز احساساتی کردم که سمیه هم تو اتاق بغل کنجکاو شد که من چی میخونم!
این کتاب:
جهان هولوگرافیک نویسنده مایکل تالبوت مترجم :داریوش مهر جویی
بیشتر شاید یه کتاب فلسفیه(چون تو نمایشگاه کتاب توی قفسه کتابهای فلسفی دیدمش) اما من بیشتر به خاطر اشاره اش به هولوگرام و این که به فیزیک مربوط میشه شروع به خوندنش کردم...
غرق در پوست اندازی در آخرای کتاب به یه مطالبی رسیدم که میتونستن جواب سوالهایی باشن که داشتن امونمو میبریدن...(آیا حالا تموم شدن؟!)
یکی از مطلب های جالبی که خوندمو باعث شد سریع یادداشتش کنم نقل قولی بود از کسی به اسم "سری اوربیندو "که اشاره شده متفکر و عارف مسلکی هندی بود همتراز با گاندی...:

...او تمام عمر به تاکید بر این مطلب پرداخت که معنویت راستین نه از هیچ یک از سازمانهای عریض و طویل رسمی مذهبی که از جهان روحانی درون آدمی سرچشمه میگیرد.میگوید:
ما نه تنها میباید خود را از دام ذهن و هواس برهانیم که از دام متفکران ،از دام دینداران و کلیسا سازان ،از دام کلمات و از دام ایده ها ...از همه میباید خود را خلاص کنیم و اینها همه درون ما جای دارند ومنتظرند که اطراف روح و جان ما دیوار قالبها را بالا ببرند.ولی ما همیشه میباید از آنها را بگذریم .همیشه میباید کمتر و کوچکتر را برای بیشتر و بزرگتر کنار بگذاریم ومتناهی را برای نا متناهی ...ما میباید آماده باشیم که از اشراقی به اشراق دیگر،از تجربه ای به تجربه ای دیگر ، از حالات روحی ای به حالات روحی ای دیگر فرا بگذاریم...
و حتی نباید خود را به حقایقی که بسیار محکم نگه داشته ایم زیاد بچسبانیم ،چرا که اینها فقط در حکم شکلند و نحوه ی بیان همان عنصر وصف ناپذیری هستند که خود را به هیچ گونه شکل و نحوه ی بیان خاصی محدود نمیکند...


...................
یادمه وسطای کتاب خیلی از خوندنش خسته شدم!اما آخراش چیزای جالبی خوندم،توصیه میکنم بخونیدش ..به من که چسبید..

۱ نظر:

ناشناس گفت...

سلام عالی بود